سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 87 فروردین 8 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) :  از سخنان امام [ ع ] به کمیل ابن زیاد نخعی،کمیل ابن زیاد گفت :امیرمؤمنان علی ابن ابیطالب [ ع ] دست مرا گرفت و مرا به سوی قبرستان کوفه برد هنگامی که به صحرا رسیدیم آه پر دردی کشید و فرمود :  ای کمیل ابن زیاد این دلها همانند ظرفها است که بهترین آنها ظرفی است که حفظ و نگهداریش بیشتر باشد بنابراین آنچه را برای تو می گویم از من حفظ کن : مردم سه گروهند : اول علمای الهی دوم دانش طلبانی که در راه نجات دنبال تحصیل علمند و سوم احمقان بی سر و پا که دنبال هر صدائی می دوند و با هر بادی حرکت می کنند  همانها که با نور علم روشن نشده اند و به ستون محکمی پناه نبرده اند . ایکمیل علم بهتر از مال است علم تو را پاسداری می کند ولی تو باید مال را حفظ کنی مال با انفاق کم می شود ولی علم با انفاق افزون می گردد دست پروردگان مال به مجرد زوال مال از بین می روند [ ولی شاگردان علم پایدارند ] .  ای کمیل ابن زیاد شناخت علم آئینی است که با آن جزا داده می شود به وسیله آن انسان در دوران حیات اطاعت فرمان خدا می کند .  و بعد از وفات نام نیک از او می ماند و علم حاکم است و مال محکوم . ای کمیل ثروت اندوزان مرده اند . در حالیکه ظاهرا در صف زندگانند ولی دانشمندان تا دنیا برقرار است زنده اند خود آنها از میان مردم بیرون رفته اند . ولیچهره آنان در آئینه دلها نقش شده است .  [ بدان ] در اینجا علم فراوانی است . [ با دستش اشاره به سینه مبارکش کرد ] اگر افراد لایقی می یافتم . به آنها تعلیم می دادم . آری تنها کسی را می یابم که زود درک می کند ولی[ از نظر تقوا ] قابل اطمینان نیست دین را وسیله دنیا قرار می دهد  و از نعمت خدا بر ضد بندگانش استفاده می کند و از دلائل الهی بر ضد اولیاء حق کمک می گیرد . یا کسیکه مطیع حاملان حق است  اما بصیرتی ندارد با نخستین شبهه و ایراد شک در دل او پیدا می شود بدان نه این بدرد می خورد و نه آن . یا کسیکه اسیر لذت است  و در چنگال شهوات گرفتار است . و یا کسیکه حریص به جمع و ذخیره مال است .  اینها از رهبران دین نیستند و شبیه ترین موجودات به آنها چهارپایان هستند که برایچرا رها شده اند  آریاین چنین علم با مرگ حاملانش می میرد [ چون افرادیرا که لایق آن باشند نمی یابند که به آن تعلیم دهند ] .  ولی آری هرگز روی زمین خالی نمی شود . از کسیکه به حجت الهی قیام کند خواه ظاهر باشد و آشکار و یا ترسان و پنهان تا دلائل الهی و نشانه های روشن او باطل نگردد ولی آنها چند نفرند و کجاهستند ؟ به خدا سوگند آنها تعدادشان کم و قدر و مقامشان نزد خدا بسیار است . خداوند به واسطه آنها حجتها و دلائلش را حفظ می کند تا به افرادی که نظیر آنها هستند بسپارند و بذر آن را در قلب افرادی شبیه خود بیفشانند  علم و دانش با حقیقت و بصیرت به آنها روی آورده و روح یقین را لمس کرده اند و آنچه دنیا پرستان هوس باز مشکل می شمرند بر آنها آسان است . آنها به آنچه جاهلان از آن وحشت دارند انس گرفته اند  در دنیا با بدنهائی زندگی میکنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند دارد آنها خلفای الهی در زمینند و دعوت کنندگان به دین خدا .  آه آه چقدر اشتیاق دیدار آنها را دارم . ای کمیل [ همین قدر کافی است ] هر وقت می خواهی بازگرد .
147 - و من کلام له علیه السلام  لکمیل بن زیاد النخعی  قال کمیل بن زیاد : اخذ بیدی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب [ع ] ، فاخرجنی الی الجبان فلمااصحر، تنفس الصعداء ، ثم قال :  یا کمیل بن زیاد ، ان هذه القلوب اوعیه ، فخیرها اوعاها ،  فاحفظ عنی ما اقول لک : الناس ثلاثه : فعالم ربانی ، و متعلم علی سبیل نجاه ،  و همج رعاع اتباع کل ناعق ، یمیلون مع کل ریح ،  لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجؤوا الی رکن وثیقیا کمیل ، العلم خیر من المال ، العلم یحرسک وانت تحرس المال  و المال تنقصه النفقه ، و العلم یزکو علی الانفاق ،و صنیع المال یزول بزواله  یا کمیل بن زیاد ، معرفه العلم دین یدان به ، به یکسب الانسان الطاعه فی حیاته ، و جمیل الاحدوثه بعد وفاته و العلم حاکم ، و المال محکوم علیه یا کمیل ، هلک خزان الاموال وهم احیاء ، و العلماء باقون ما بقی الدهر : اعیانهم مفقوده ، و امثالهم فی القلوب موجوده  ها ان ها هنا لعلما جما [ و اشار بیده الی صدره ] لو اصبت له حمله  بلی اصبت لقنا غیر مامون علیه ، مستعملا آله الدین للدنیا و مستظهرا بنعم الله علی عباده ، و بحججه علی اولیائه ، او منقادا لحمله الحق ،  لا بصیره له فی احنائه ، ینقدح الشک فی قلبه لاول عارض من شبهه  الا لا ذا و لا ذاک او منهوما باللذه ، [سلس القیاد للشهوه ، او مغرما بالجمع و الادخار لیسا من رعاه الدین فی شی ء ، اقرب شی ء شبها بهما الانعام السائمه  کذلک یموت العلم بموت حاملیه  اللهم بلی لا تخلو الارض من لله بحجه اما ظاهرا ، و اما خائفا مغمورا ، لئلا تبطل حجج الله و بیناته و کم ذا و این اولئک ?  اولئک و الله الاقلون عددا و الاعظمون عند الله قدرا  یحفظ الله بهم حججه و بیناته ، حتی یودعوها نظراءهم و یزرعوها فی قلب اشباههم هجم بهم العلم علی حقیقه البصیره ، و باشروا روح الیقین ، و استلانوا ما استعوره المترفون ، و انسوا بما استوحش منه الجاهلون ،  و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی  اولئک خلفاء الله فی ارضه ، و الدعاه الی دینه  آه آه شوقا الی رویتهم انصرف یا کمیل اذا شئت    
نهج البلاغه


لیست کل یادداشت های این وبلاگ